در دگردیسی زبان فارسی از فارسی باستان تا فارسی میانه و پس از آن، تا فارسی نو، یک رخداد واجی پربسامد یافت میگردد: کاهش گروه واجی «واکه-همخوان-واکه» به یکی از واکههای این گروه. در نتیجهی این رخداد، همخوان و دیگر واکهی گروه از واژه حذف میگردند.
اوستایی / فارسی باستان | فارسی میانه | فارسی نو |
---|---|---|
šiyâtî شیاتی |
šâtî شاتی |
šâdî شادی |
čavant چونت |
čant چنت |
čand چند |
duvar دوور |
dar در |
dar در |
xšâyaθîya خشایثیه |
šâha >>> šâh شاهه >>> شاه [۱] |
šâh شاه |
[۱] در گذر از فارسی باستان به فارسی میانه، واکهی a از انتهای بسیاری از واژهها حذف گردیدهاست. بنا بر این، واژهی xšâyaθîya فارسی باستان، در فارسی میانه نخست به صورت šâha و سپس، به صورت šâh در آمدهاست.
کاهش واجی در گویشهای فارسی نو
فارسی نو به تنهایی، بیش از ۱۱۰۰ سال پیشینه دارد. طبیعیست که در این دوران دراز، کاهش واجی «واکه-همخوان-واکه» در گویشهای فارسی نو نیز پیش آمده باشد. نمونههای بسیاری از این رخداد واجی را میتوان چه در گویش معیار، چه در گویشهای محلی شناسایی کرد. جالب این است که گاه، در گویشهای مختلف، واکهی متفاوتی حفظ گردیدهاست. برای نمونه، برای فعل mikonam (میکنم) هم minam، هم monam در گویشهای محلی فارسی یافت میشود.
- در minam، واکهی i از گروه واجی iko حفظ و همخوان k و واکهی o حذف گردیدهاست.
- در monam، واکهی o از گروه واجی iko حفظ و واکهی i و همخوان k حذف گردیدهاست.
در جدول زیر، نمونههای بیشتری از گویشهای مختلف فارسی نو ذکر گردیدهاست:
صورت دیرین | صورت امروزین |
---|---|
پیراهن pirâhan |
پیرن piran |
نوردبان nevardebân |
نردبان nardebân |
خواهر xwâhar |
خوار xwâr |
برادر barâdar |
برار barâr |
خاسیه [۱] xâsiye |
خایه xâye |
خودمون xodemun |
خومون xomun |
[۱] در کتابی پیرامون گویشهای محلی شهربابک کرمان، به واژهی xâsiye (خاسیه) بر خوردم. در نگاه نخست، شاید ارتباط آن با واژهی «خایه» روشن نباشد اما با توجه به قانون کاهش واجی «واکه-همخوان-واکه»، میتوان پی برد که «خاسیه» صورت کهنتر واژهی «خایه» است. از روی xâsiye حتی میتوان، صورت فارسی میانه آن را بازسازی کرد: xâsiyag.
کاهش واجی در صرف فعل
کاهش واجی «واکه-همخوان-واکه» به طور گستردهای در صورت صرفی فعلهای فارسی رخ دادهاست. به کمک قانون کاهش واجی میتوان این دگرگونیها را تشریح کرد. در جدول زیر، نمونههایی از گویشهای گوناگون زبان فارسی ذکر گردیدهاست.
صورت دیرین | صورت امروزین |
---|---|
میشوم mišavam |
میشم mišam |
میروم miravam |
میرم miram |
میخواهم mixwâham |
میخوام mixwâm |
میدهم midaham |
میدم midam |
میتوانم mitavânam |
میتانم >>> میتونم mitânam >>> mitunam |
میگویم miguyam |
میگم، میگوم migam, migum |
میآورم miâvaram |
میارم miâram |
میآیم miâyam |
میام miyâm |
میگاید migâyad |
میگاد migâd |
میزاید mizâyad |
میزاد mizâd |
میگذارم migozâram |
میذارم mizâram |
میکنم mikonam |
مینم، مونم minam, monam |
میبینم mibinam |
مینم minam |
میدانم midânam |
مینم minam |
رفته بودم rafte budam |
رفتودم raftudam |