ویژگیها
دستور ساخت
پیشوند «ب» | + | بن حال | + | شناسهی حال |
---|
صرف مثبت
من | بروم | ما | برویم |
---|---|---|---|
تو | بروی | شما | بروید |
او | برود | ایشان | بروند |
من | کار بکنم | ما | کار بکنیم |
---|---|---|---|
تو | کار بکنی | شما | کار بکنید |
او | کار بکند | ایشان | کار بکنند |
نکتههایی پیرامون پیشوند «ب»
در فعلهای مرکب، پیشوند «ب» معمولا حذف میشود.
من | کار کنم | ما | کار کنیم |
---|---|---|---|
تو | کار کنی | شما | کار کنید |
او | کار کند | ایشان | کار کنند |
اگر بن حال با واکهای به جز «i» آغاز گردد، همخوان میانجی «ی» میان پیشوند «ب» و بن حال مینشیند.
من | بیایم | ما | بیاییم |
---|---|---|---|
تو | بیایی | شما | بیایید |
او | بیاید | ایشان | بیایند |
اگر بن حال با واکهی «o» یا «a» آغاز گردد، افزون بر گرفتن همخوان میانجی «ی»، معمولا حرف اول بن حال (که قاعدتا «الف» است) حذف میگردد.
من | بیفتم | ما | بیفتیم |
---|---|---|---|
تو | بیفتی | شما | بیفتید |
او | بیفتد | ایشان | بیفتند |
من | بیندازم | ما | بیندازیم |
---|---|---|---|
تو | بیندازی | شما | بیندازید |
او | بیندازد | ایشان | بیندازند |
موردهای ویژه
بن حال فعل «بودن» در اصل «bav» است که در گذر زمان به صورت «bov» در آمدهاست. برای ساخت زمانهایی که به بن حال نیاز دارند، از «باش» که در اصل (فارسی باستان)، بن آیندهی فعل «بودن» است، استفاده میشود:
من | بوم bovam |
ما | بویم bovim |
---|---|---|---|
تو | بوی bovi |
شما | بوید bovid |
او | بود bovad |
ایشان | بوند bovand |
من | باشم | ما | باشیم |
---|---|---|---|
تو | باشی | شما | باشید |
او | باشد | ایشان | باشند |
فعل «داشتن» و فعلهای مرکبی که از آن ساخته میشوند، اگر معنای «دارندگی» را برسانند، در این زمان صرف نمیشوند و به جای آن، از گذشتهی نقلی التزامی استفاده میشود. مقایسه کنید:
اگر درس بخوانی موفق میشوی | اگر پول داشته باشی موفق میشوی |