زمان حال مطلق فرمایشی دارای نمود مطلق (perfective) و سویهی فرمایشی (imperative) است. نمود مطلق از پیآمد داشتن کنش (نمود کامل) یا دامنهدار بودن کنش (نمود ناتمام) سخنی نمیگوید و تنها این آگاهی را میدهد که کنش در زمان حال یا آینده به انجام میرسد. سویهی فرمایشی نشان میدهد که این زمان بر پایهی دستور دادن (امر) یا بازداشتن (نهی) است. نام انگلیسی این زمان perfective present imperative است.
روش ساخت
زمان حال مطلق فرمایشی بر پایهی الگوی زیر ساخته میشود:
پیشوند «ب» | بن حال | شناسهی فرمایشی |
زمان حال مطلق فرمایشی در همهی سازهها مگر سازهی دومشخص مفرد، همسان زمان حال مطلق التزامی است.
صرف مثبت
من | بروم | ما | برویم |
---|---|---|---|
تو | برو | شما | بروید |
او | برود | ایشان | بروند |
من | کار بکنم | ما | کار بکنیم |
---|---|---|---|
تو | کار بکن | شما | کار بکنید |
او | کار بکند | ایشان | کار بکنند |
صرف منفی
در اصل، زمانهای فرمایشی با پیشوند «م» (ma) منفی میشوند اما در فارسی امروز، زمانهای فرمایشی همچون زمانهای گزارشی و التزامی، با پیشوند «ن» (na) منفی میشوند. در ریخت منفی، پیشوندهای «م» و «ن» جای پیشوند «ب» را میگیرند.
من | مروم نروم |
ما | مرویم نرویم |
---|---|---|---|
تو | مرو نرو |
شما | مروید نروید |
او | مرود نرود |
ایشان | مروند نروند |
من | کار مکنم کار نکنم |
ما | کار مکنیم کار نکنیم |
---|---|---|---|
تو | کار مکن کار نکن |
شما | کار مکنید کار نکنید |
او | کار مکند کار نکند |
ایشان | کار مکنند کار نکنند |
فرمایش در اول شخص مفرد
در زبان فارسی، اول شخص مفرد نیز ریخت فرمایشی دارد. نمونهی زیر به روشنی نشان میدهد که «سفارش بدهم» ریخت فرمایشی اول شخص مفرد است.
فرمایشی دوم شخص | فرمایشی اول شخص |
---|---|
اگر شام میمانند، غذا سفارش بده | اگر شام میمانند، غذا سفارش بدهم |
میتوان نمونهی بالا را به چهار شخص دستوری دیگر نیز گسترش داد و برای هر شش شخص نوشت:
اگر شام میمانند، غذا سفارش بدهم | اگر شام میمانند، غذا سفارش بدهیم |
اگر شام میمانند، غذا سفارش بده | اگر شام میمانند، غذا سفارش بدهید |
اگر شام میمانند، غذا سفارش بدهد | اگر شام میمانند، غذا سفارش بدهند |
فرمایش در سوم شخص
در زبان فارسی، سوم شخص مفرد و جمع نیز دارای ریخت فرمایشیاند. سخن شهید رجایی در نخستین روز کلاس درس، نمونهی خوبی از فرمایشی سوم شخص مفرد است:
- من دیر نمیآیم، کسی دیر نیاید. من دروغ نمیگویم، کسی دروغ نگوید. من غیبت نمیکنم، کسی غیبت نکند.
پیرامون پیشوند «ب»
در فعلهای مرکب، پیشوند «ب» معمولا انداخته میشود.
- تندتر کار کن (به جای: «کار بکن»)
- این را نگه دار (به جای: «نگه بدار»)
- ساکت شو (به جای: «ساکت بشو»)
اگر بن حال با واکهای به جز «i» آغاز گردد، همخوان میانجی «ی» میان پیشوند «ب» و بن حال مینشیند.
من | بیایم | ما | بیاییم |
---|---|---|---|
تو | بیا | شما | بیایید |
او | بیاید | ایشان | بیایند |
اگر بن حال با واکهی «o» یا «a» آغاز گردد، افزون بر گرفتن همخوان میانجی «ی»، معمولا در نگارش، «الف» حذف میگردد.
من | بیافتم بیفتم |
ما | بیافتیم بیفتیم |
---|---|---|---|
تو | بیافت بیفت |
شما | بیافتید بیفتید |
او | بیافتد بیفتد |
ایشان | بیافتند بیفتند |
من | بیاندازم بیندازم |
ما | بیاندازیم بیندازیم |
---|---|---|---|
تو | بیانداز بینداز |
شما | بیاندازید بیندازید |
او | بیاندازد بیندازد |
ایشان | بیاندازند بیندازند |
موردهای ویژه
برای ساخت زمانهای فرمایشی فعل «بودن»، بن «باش» به کار میرود که در فارسی باستان، بن آیندهی فعل «بودن» است.
من | باشم | ما | باشیم |
---|---|---|---|
تو | باش | شما | باشید |
او | باشد | ایشان | باشند |
فعل «داشتن» و فعلهای مرکبی که از آن ساخته میشوند، اگر معنای «دارندگی» را برسانند، در زمان حال مطلق فرمایشی صرف نمیشوند و به جای آن، حال کامل فرمایشی به کار برده میشود.
- این را نگه دار
- روزنامه را از روی زمین بر دار
- برادرت را دوست داشته باش