ماده (به انگلیسی: participle) از مشتقهای فعل است و میتواند نقش صفت، قید و یا اسم را به خود بگیرد. برخی از مادهها در صرف فعل و ساخت زمان نیز به کار میروند. دستورنویسان، احتمالا به پیروی از زبان عربی، تنها دو ماده برای زبان فارسی قائلند. در این نوشتار نشان داده میشود که فارسی مادههای بیشتری دارد. همچونین، شیوهای برای نامگذاریشان پیشنهاد میگردد.
دستهبندی مادهها
مادههای فعل را بر پایهی بابشان در دو دستهی «معلوم» و «مجهول» جای میدهیم. هر ماده به یکی از زمانهای «گذشته»، «حال» یا «آینده» تعلق دارد. در مجموع، میتوان شش ماده داشت.
گذشته | حال | آینده | |
---|---|---|---|
معلوم | شکسته | شکننده | شکستنی |
مجهول | شکستهشده | شکستهشونده | شکستهشدنی |
به این ترتیب، مادههای فعل «شکستن» به صورت زیر نامگذاری میشوند:
ماده | نام |
---|---|
شکسته | مادهی گذشتهی معلوم |
شکستهشده | مادهی گذشتهی مجهول |
شکننده | مادهی حال معلوم |
شکستهشونده | مادهی حال مجهول |
شکستنی | مادهی آیندهی معلوم |
شکستهشدنی | مادهی آیندهی مجهول |
از آنجا که باب پیشفرض فعلها، باب «معلوم» است، معمولا بخش «معلوم» از نام کامل حذف میشود. برای نمونه، به جای «مادهی گذشتهی معلوم» معمولا از نام کوتاهتر «مادهی گذشته» استفاده میگردد.
در نظر گرفتن شش ماده برای فعلهای فارسی (به ویژه، مادههای آینده) و همچونین، نامگذاری آنها به این شیوه، پیشنهاد نگارنده است. «مادهی گذشتهی معلوم» را معمولا «اسم مفعول» و در کتابهای تخصصیتر، «صفت فاعلی گذشته» مینامند. فعل «آمدن» را در نظر بگیریم. این فعل «ناگذرا» (لازم) است و مفعول نمیگیرد. بنا بر این، نمیتوان «آمده» را اسم «مفعول» نامید. حال، فعل «خوردن» را در نظر بگیریم. این فعل «گذرا» (متعدی) است و مفعول میگیرد. بنا بر این، «خورده» را نمیتوان صفت «فاعلی» نامید. روشن است که هر دو اصطلاح «اسم مفعول» و «صفت فاعلی گذشته»، نامگذاری مناسبی نیستند. همچونین، «خورده» و «آمده» را که مشتقهایی از «فعل» هستند، نه میتوان «اسم» نامید، نه «صفت». نیاز به اصطلاحی ویژه است و برای آن، «ماده» پیشنهاد میگردد.
شاید برای زبان عربی، «اسم فاعل» و «اسم مفعول» اصطلاحهای مناسبی باشند اما فارسی زبانی هندواروپاییست و ساختار دستوری متفاوتی دارد. در زبانهای همخانوادهی فارسی، از جمله لاتین، یونانی و روسی، نامگذاری مادهها به همین شیوهی پیشنهادیست.