به ریخت صرفنشدهی فعل که تنها معنای آن را میرساند، مصدر میگویند. مصدر یک فعل، هیچ دادهای پیرامون زمان، سویه، نمود و شخص آن فعل در بر ندارد. برای نمونه، مصدر «رفتن» هیچ آگاهیای پیرامون زمان رفتن، نحوهی رفتن و شخص یا شخصهایی که کنش رفتن از آنها سر می زند، به دست نمیدهد اما از ریخت صرفشدهای چون «رفتم» میتوان پی برد که زمان فعل «گذشته»، سویهی آن «گزارشی»، نمود آن «مطلق» و شخص و شمار آن «یکم مفرد» است.
پسوند مصدر
در بنیاد، پسوند مصدر «-تن» (tan-) است اما در گذر زمان، پس از واکهها و همخوانهای «ن، ر» به «-دن» (dan-) دگرگون گشته. بنا بر این، در فارسی امروزین، پسوند مصدر یا «-دن» یا «-تن» است.
دگرگونی پس از واکهها
ریخت کهن | ریخت کنونی |
---|---|
آمتن âmatan | آمدن âmadan |
داتن dâtan | دادن dâdan |
دیتن dîtan | دیدن dîdan |
شتن šotan | شدن šodan |
بوتن bûtan | بودن bûdan |
دگرگونی پس از «ن»
ریخت کهن | ریخت کنونی |
---|---|
خوانتن xwântan | خواندن xwândan |
کنتن kantan | کندن kandan |
دگرگونی پس از «ر»
ریخت کهن | ریخت کنونی |
---|---|
کرتن kartan | کردن kardan |
خورتن xortan | خوردن xordan |
رستهی دستوری مصدر
مصدر در رستهی دستوری «اسم» جای میگیرد و مانند یک اسم با آن رفتار میشود: میتوان از آن واژه گرفت، به آن صفت اختصاص داد و حتی آن را جمع بست. برای نمونه، واژهی «خوردنی» که از مصدر «خوردن» گرفته شده و میتوان آن را مانند یک اسم معمولی جمع بست (خوردنیها). در مصرع «تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم» از سعدی، مصدرهای «رفتن» و «گفتن» همانند یک اسم، صفت دارندگی (صفت ملکی) گرفتهاند.
مصدر بریده
مصدر ریخت کوتاهشدهای دارد که به آن «مصدر بریده» یا «مصدر مُرَخَّم» میگویند. مصدر بریده با انداختن «ن» (an) از پایان مصدر به دست میآید.
مصدر کامل | مصدر بریده |
---|---|
رفتن raftan | رفت raft |
کردن kardan | کرد kard |
گفتن goftan | گفت goft |
مصدر بریده معمولا پس از فعلهای وجهی کاربرد دارد:
- نمیتوان گفت (به جای: نمیتوان گفتن)
- باید گفت (به جای: باید گفتن)
- خواهم گفت (به جای: خواهم گفتن)
در ساخت واژههای مرکب نیز، از مصدر بریده به جای مصدر کامل استفاده میشود:
- رفت و آمد (به جای: رفتن و آمدن)
- دید و بازدید (به جای: دیدن و باز دیدن)
- گفت و شنود (به جای: گفتن و شنودن)