- این نوشتار در ادامهی نوشتار فارسینویسی با الفبای لاتین است.
- این نوشتار کامل نیست و تغییر خواهد کرد.
«ه» پایانی
در خط فارسی، واکههای e و a و o حرف مخصوص به خود ندارند و نوشته نمیشوند. در صورت لزوم، این واکهها به ترتیب، با حرکتهای زیر (کسره) و زبر (فتحه) و پیش (ضمه) مشخص میگردند. یکی دیگر از روشهای نشان دادن واکهی e در پایان واژهها، استفاده از حرف «ه» است. برای نمونه، در واژههای «خانه، هفته، چشمه، دهه»، اگر از «ه» برای نشان دادن صدای e استفاده نگردد آنگاه در نوشتار با واژههای «خان، هفت، چشم، ده» یکسان میگردند. بنا بر این، «ه» پایانی نمایندهی صدای e است و h تلفظ نمیگردد.
هنگامی که فارسی را به الفبای لاتین مینویسیم، نباید واژههایی مانند «خانه» و «شهره» را به صورت xâneh و Shohreh نوشت زیرا در خط لاتین، صدای «e» از خود حرفی دارد و نیازی به نماینده ندارد. بدین ترتیب، واژههائی از این دست را باید به صورت «Shohre, xâne, ...» نوشت.
باید به این نکته توجه کرد که الفبای فارسی-لاتینی با ابجد فارسی-عربی همتراز نیست. آئین نگارش فارسی به الفبای لاتین بر اساس ساختار زبان خواهد بود و نه مانند خط عربی-فارسی بر اساس امکانات و کشش خط. پس آئین نگارش فارسی به خط لاتینی با عربی تفاوت دارد و یکسان نیست.
در ادامه، موردهای مختلف نگارشی بررسی خواهند شد و از این پس، فارسی با حرفهای الگوی کامل پیشنهادی انجمن یونیلنگ نوشته خواهد شد.
حرف اضافهی e
«e» که آن را «کسرهی! اضافه» یا «نقشنمای اضافه» مینامند یک واژه از مقولهی حرف اضافه (مانند «را»، «به»، «از») است. حرف اضافهی «e» شبیه «of» انگلیسی و «de» فرانسوی و اسپانیائی'ست اما همتای آنها نیست و کاربردهای گوناگون و گستردهای دارد. از آن جا که در خط عربی-فارسی حرفی برای نشان دادن واکهی «e» نیست، این حرف اضافه در نوشتار ظاهر نمیشود مگر هنگامی که به شکل «ye» است؛ در این صورت هم، تنها «ی» آن نوشته میشود و خود «e» همچون آن، در نوشتار غایب است. مقایسه کنید:
- شهر تهران (ŝahr e Tehrân)
- هوای تهران (havâ ye Tehrân)
البته «ی» همیشه بیانگر این حرف اضافه نیست. مثلن در «چای گلستان» (cây e Golestân)، «ی» به «چای» تعلق دارد. پس به نوعی میتوان گفت حرف اضافهی «e» در خط عربی- فارسی نوشته نمیشود.
حرف اضافهی «e» از نوع «بست» (clitic) است. بست نوعی واژه است که از خود تکیه ندارد و با واژهی پیشآیندش تشکیل هجا میدهد. اما این دلیل نمیشود که آن را در همهی موردها پیوسته بنویسیم. حرف اضافهی «e» به هر حال واژه است و کارکرد و هویتی مستقل دارد. اگرچه بحث چگونهنویسی آن برای خط فارسی-عربی بیمورد است (زیرا در هر دو صورت (چه پیوسته، چه جدا)، امکان نوشتن آن فراهم نیست) اما با نگاه به دیگر بستهای فارسی مشخص میشود که هنگامی که امکان آن فراهم است، آن را جدا مینویسند: حرف اضافهی «را» نیز بست است و همان طور که میدانیم، جدا نوشته میشود.
در فارسی میانه و خط پهلوی نیز، حرف اضافهی «e» جدا نوشته میشد. در زبانهای دیگر هم، بستها را جدا مینویسند. مثلن در زبان انگلیسی، حرف نکرهی «a» بست است و جدا نوشته میشود و اگر واژهی پس از آن با آوای واکه آغاز بشود، به «an» تبدیل میشود (an apple) درست همان طور که «e» پس از برخی واکهها به «ye» تبدیل میشود.
برای توجیه جدا نوشتن «e» میتوان دلیل زبانشناختی را نیز اقامه کرد:
- «e» مستقل است چون میتواند بر یک گروه تأثیر بگذارد و نه تنها بر واژهی پیشآیندش. مثلن در «دوست خوب من»، این حرف اضافه متعلق به «خوب» نیست بل که از آن گروه اسمی «دوست خوب» است و آن را به «من» ربط میدهد: [dust e xub] e man. مثال بهتر: «فرش و خاویار ایران» که در آن «e» به «فرش و خاویار» تعلق دارد و به روشنی نشان میدهد که این حرف اضافه شبیه «of» انگلیسی'ست. پس به لاتین باید این گونه نوشت: farŝ o xâviyâr e Irân
پس، هنگامی که فارسی را به خط لاتین مینویسیم، باید حرف اضافهی «e» را جدا بنویسیم. در حال حاضر، نوشتن این حرف اضافه، حال چه به صورت جدا و چه به صورت پیوسته، در خط فارسی-عربی ممکن نیست. بعضیها از نشانهی زیر (کسره) استفاده میکنند که چون نشانه است و نه حرف و فارسیزبانان نشانهها را کمکی میدانند و در حالت عادی نمینویسند، این کار مشکل را حل نمیکند اگرچه از هیچ ننوشتن بسیار بهتر است.
حرف نکره
حرف نکره در زبان فارسی «i» است و مانند همتا(ها)ی انگلیسی (a) و فرانسوی خود (un, une) از نوع بست است. به دلیلهائی مشابه همانها که برای حرف اضافهی «e» ذکر شد، باید «i» را جدا نوشت.
ما در فارسی هم پسوند «i» داریم و هم پسبست «i». برای مقایسه کافی'ست «روزی» (رزق) را با «روزی» (یک روز) مقایسه کنید. اولی تکیهاش بر روی هجای پایانی'ست (ru.zi) چون این جا «i» پسوند، و جزئی از واژه است (در فارسی، تکیه روی هجای آخر است). اما در دومی تکیه بر روی هجای پیشپایانی'ست (ru.zi) چون این جا «i» خود یک واژهی مستقل است و تکیهی واژهی «روز» را تغییر نمیدهد؛ یعنی در حقیقت «ruz i» است. تنها فرق «i» با واژهی معمولی در این است که از نوع بست است و برای همین، با واژهی پیشآیندش تشکیل هجا میدهد. همان طور که میدانید، در انگلیسی نیز حرف نکره جدا نوشته میشود.
در فارسی میانه و خط پهلوی نیز، حرف نکره جدا نوشته میشد.
از نظر دستورزبانی هم «i» مستقل است چون میتواند بر یک گروه تأثیر بگذارد و نه تنها بر واژهی پیشآیندش. مثلن در «دوست خوبی»، این حرف متعلق به «خوب» نیست بلکه از آنِ گروه اسمی «دوست خوب» است و آن را «نکره» میکند: [dust e xub] i.
پس، هنگامی که فارسی را به خط لاتین مینوسیم، باید حرف «i» را جدا بنویسیم. در حال حاضر، این کار در خط فارسی-عربی ممکن نیست اما آقای داریوش آشوری پیشنهاد کردهاند که از «ی» زیرنقطهدار یعنی «ي» استفاده شود: دوست خوبي.
ضمیرهای شخصی وابسته
در زبان فارسی دو نوع ضمیر شخصی وجود دارد: آزاد و وابسته. ضمیرهای شخصی آزاد، به تنهائی به کار میروند اما ضمیرهای شخصی وابسته، که اینها هم از نوع بست اند، همواره با واژههای دیگر به کار میروند و بسته به این که با چه نوع واژهای به کار روند، نقشهای مختلفی را ایفا میکنند:
آزاد | وابسته | آزاد | وابسته |
---|---|---|---|
man | am | mâ | emân |
to | at | ŝomâ | etân |
ân, u | aŝ | ânhâ, iŝân | eŝân |
ضمیرهای شخصی وابسته باید جدا از واژهی پیشآیندشان نوشته بشوند زیرا نقششان متفاوت و مستقل است.
ساختار زبان فارسی (دستورزبان) هم مؤید جدانویسی آنها'ست: آنها بر یک گروه هم میتوانند تأثیر بگذارند. مانند «دوست خوب ام» که در آن، «ام» بر گروه اسمی «دوست خوب» تأثیر میگذارد و نه تنها بر «خوب» ([dust e xub] am).
در فارسی میانه و خط پهلوی هم این ضمیرها جدا نوشته میشدند. جدانویسی ضمیرها در خط فارسی-عربی هم ممکن است و تنها باید جا بیفتد. جدانویسی به بدخوانیهای ناشی از این ضمیرها پایان میدهد. مثال:
- پس به دژخیم خونیان دادم ---- سویِ زندانِ خود فرستادم
که در اینجا منظور از «دادم»، «داد ام» است یعنی «مرا داد» و منظور از «فرستادم»، «فرستاد ام» است یعنی «مرا فرستاد». البته این تنها در شعر مصداق ندارد و در زبان روزمره نیز یافت میشود. مثلن «دیدم» که بسته به متنی که در آن به کار رفته، میتواند «دیدم» (من دیدم) یا «دید ام (مرا دید)» معنی بدهد. بس بهتر است برای منظور دوم، آن را جدا بنویسیم (did am). «دید» فعل است و «ام» ضمیر. چرا باید دو مقولهی دستوری جدا را سرهم نوشت؟
این ضمیرها بسته به این که با چه واژهای بیایند، نقشهای متفاوتی را ایفا میکنند:
- اگر با گروه اسمی بیایند، نقش صفت دارندگی (ملکی) را ایفا میکنند: دوست ام (dust am)، دوست خوب ام (dust e xub am)
- اگر با فعل بیایند نقش ضمیر مفعولی یا متممی را ایفا میکنند: آن کتاب را خواندم ← خواندم اش. به او گفتم ← گفتم اش. از او پرسیدم ← پرسیدم اش. دو مورد آخر اکنون تنها در زبان ادبی به کار میروند.
- در فارسی گفتاری با حرفهای اضافه هم میآیند: به او گفتم ← به اش گفتم (که در حال حاضر به صورت «بهش گفتم» یا «بهاش گفتم» نوشته میشود)؛ از او پرسیدم ← از اش پرسیدم (که در حال حاضر به صورت «ازش پرسیدم» نوشته میشود).
نمونه
این هم نوشتهای به هر دو خط برای آشنائی بیشتر با خط فارسی-لاتینی:
فارسی-عربی | فارسی-لاتینی |
---|---|