e که آن را «کسرهی اضافه»! یا «نقشنمای اضافه» مینامند یک واژه از ردهی دستوری حرف اضافه (preposition) است؛ درست به مانند «در، را، به، از، ...». حرف اضافهی e شبیه of انگلیسی و de فرانسوی و اسپانیائیست اما کارکردهای گستردهتری دارد. نمونههایی از کارکرد مشترک:
پدر سارا | pedar e Sârâ | the father of Sarah |
---|---|---|
ارباب حلقهها | arbâb e halghehâ | Lord of the rings |
شهر تهران | shahr e Tehrân | the city of Tehran |
از آنجا که در خط فارسی حرفی برای نشان دادن واکهها از جمله واکهی e نیست، این حرف اضافه در نوشتار ظاهر نمیشود و ظاهرا به همین دلیل هم، تا این اندازه مهجور مانده و درست معرفی نمیشود؛ بر آن، نامهای گوناگونی گذاشتهاند: اضافه، کسرهی اضافه، نقشنمای اضافه و ... در حالی که e هم یک حرف اضافه است مانند بقیه.
پس از واژههایی که به واکه پایان مییابند، e تبدیل به ye میشود. در این صورت هم، تنها y آن نوشته میشود و خود e همچونان در نوشتار غایب است: «هوای تهران» havâ ye Tehrân.
در اصل، حرف اضافهی e باید جدا از واژهی پیش از خود نوشته بشود چون کارکرد دستوری مستقلی دارد. در فارسی میانه، این حرف اضافه جدا نوشته میشد اما در فارسی نو، در نتیجهی نفوذ عربی، سر هم نوشتن واژههایی که کارکرد دستوری مستقلی دارند، فراوان یافت میشود. برای نمونه، چسباندن ضمیر به فعل: «دیدم» (مرا دید) و چسباندن صفت دارندگی (ملکی) به اسم: «مادرم» (مستقل بودن صفت دارندگی am در «مادر خوبم» نمود بهتری دارد؛ صفت دارندگی در پایان گروه اسمی که در اینجا «مادر خوب» است، میآید).
اما نکتهی جالب این است که بنا به دستور خط فرهنگستان، باید بنویسیم «صدای فلانی، مانتوی فلانی، عموی فلانی» اما «بچهٔ فلانی»! چرا؟! مگر اینجا هم با همان حرف اضافه طرف نیستیم؟ چرا نباید این را هم مانند بقیه به صورت «بچهی فلانی» بنویسیم؟ متأسفانه، این قانون بیجا باعث شده که در عمل، به صورت «بچه فلانی» بنویسیم چون به نظرمان آن همزه یا ی کوچک که در بالای «ه» میآید یک حرکت است مانند زیر و زبر و پیش (کسره، فتحه، ضمه) و ما در حالت عادی، هیچ گاه حرکتها را نمینویسیم.
همان طور که میبینیم، پیآمد این قانون بیجا، یک اشتباه مسلم است در نگارش فارسی. نوشتن «بچهی فلانی» به صورت «بچه فلانی»، درست مانند این است که به جای «صدای فلانی، مانتوی فلانی، عموی فلانی» بنویسیم «صدا فلانی، مانتو فلانی، عمو فلانی».