در زبان فارسی وندهایی هست که دیگر زایا نیستند و در ساخت واژههای تازه به کار نمیروند. میتوان با زنده کردن آنها بر توان واژهسازی زبان فارسی افزود. پسوند «-اک» (âk) یکی از آن وندهاست. پسوند «-اک» را میتوان در واژههایی چون «خوراک» و «پوشاک» یافت که از افزوده شدن پسوند «-اک» به بن حال ساخته شدهاند. اگر «خوراک» را «آنچه خورند، آنچه خورده شود» و «پوشاک» را «آنچه پوشند، آنچه پوشیده شود» معنا کنیم، میتوان با پیروی از این الگو واژههای زیر را برای نمونه ساخت:
مصدر | بن حال | واژه | معنا |
---|---|---|---|
نوشیدن | نوش | نوشاک | آنچه نوشند آنچه نوشیده شود هر چیز نوشیدنی |
پرسیدن | پرس | پرساک | آنچه پرسند آنچه پرسیده شود (سؤال، پرسش، مسئله، …) |
آموختن | آموز | آموزاک | آنچه آموزند آنچه آموخته شود (درس، …) |
نوشتن | نویس | نویساک | آنچه نویسند آنچه نوشته شود (مطلب، مقاله، پست، …) |
فرستادن | فرست | فرستاک | آنچه فرستند آنچه فرستاده شود هر چیز فرستادنی (مرسوله، …) |
جستن جوییدن | جو | جویاک | آنچه جویند آنچه جسته شود (هدف، مقصود، …) |
دیدن | بین | بیناک | آنچه بینند آنچه دیده شود (شیء، چیز، …) |