برخی از فعلهای زبان فارسی چند خوانش دارند. برای نمونه، فعل «نمودن» هم با پیش (o)، هم با زیر (e) و هم با زبر (a) تلفظ می‌گردد. برای ابهام‌زدایی، می‌توان به آثار ادبی کهن مراجعه و با بهره‌گیری از عروض و هم‌سنجی قافیه‌ها، خوانش اصیل را به دست آورد اما خوانشی که بدین شیوه به دست می‌آید، گاه منطبق با تاریخچه‌ی دگرگونی آواهای زبان فارسی نیست. روش پیشنهادی نگارنده، بهره‌گیری از دانش زبان‌شناسی و توجه به پیشینه‌ی فعل است. بسیاری از فعلهایی که در فارسی امروز، «ساده» به شمار آورده می‌شوند، در فارسی باستان با افزودن پیش‌وند به ریشه ساخته گشته و «مرکب» هستند. با در نظر گرفتن ساختار فعلی فارسی باستان و الگوهای دگرگونی آواها از فارسی باستان به میانه و سپس فارسی نو، می‌توان تلفظ فعلها را از نظر علمی معین کرد. برای نمونه، می‌توان نشان داد که «nemûdan» تنها خوانش درست برای فعل «نمودن» است.

الگوی دگرگونی واکه‌ها

جدول زیر واکه‌های فارسی میانه و برابر آنها را در فارسی معیار امروزین نشان می‌دهد. برای آگاهی بیشتر این نوشتار را ببینید: الگوی دگرگونی واکه‌های فارسی نو.

فارسی میانهفارسی امروزین
aa
ââ
êî
îî
ie
ôû
ûû
uo

فعلهای برساخته از پیش‌وند ni

واکه‌ی کوتاه «i» در فارسی معیار به «e» دگرگون گشته‌است. بنا بر این، پیش‌وند «ni» فارسی باستان، در فارسی معیار «ne» تلفظ می‌گردد. برخی از فعلهایی که از این قاعده پی‌روی می‌کنند:

مصدر
فارسی معیار
بن فعل
فارسی باستان
مصدر
فارسی میانه
خوانش
فارسی معیار
نبشتن
نوشتن
ni-pištanipištannebeštan
neveštan
نگریدنni-kərəyanigarîtannegarîdan
نگاردنni-kârtanigârtannegârdan
نکوهیدنni-kuθanikôhîtannekûhîdan
نشستنni-šastanišastannešastan

فعلهایی که چند خوانش رایج دارند اما از دید زبان‌شناختی، خوانش «ne» درست است:

مصدر
(فارسی معیار)
بن فعل
(فارسی باستان)
مصدر
(فارسی میانه)
خوانش
(فارسی معیار)
نبردیدنni-partnipartîtannebardîdan
نمودنni-mâtanimûtannemûdan
نواختنni-vâxtanivâxtannevâxtan
نوردیدنni-vartanivartîtannevardîdan
نهادنni-dâtanihâtannehâdan
نهفتنni-θuftanihuftannehoftan

این خوانش شامل همه‌ی واژه‌های مشتق‌شده از بنها و ماده‌های فعل نیز می‌گردد. برای نمونه:

فعلمشتقها
نمودن
nemûdan
نمود — nemûd
نمودار — nemûdâr
نماد — nemâd
نماینده — nemâyande
نمایندگی — nemâyandegi
نمایش — nemâyesh
نمایشگاه — nemâyeshgâh
نما — nemâ
نهادن
nehâdan
نهاد — nehâd
نهادینه — nehâdîne
نهفتن
nehoftan
نهفته — nehofte
نهفتگی — nehoftegî
نبردیدن
nebardîdan
نبرد — nebard

فعل «آوردن»

فعل «آوردن» از افزودن پیش‌وند â به فعل «بردن» ساخته شده‌است. در فارسی گفتاری، «آوردن» به درستی âvordan تلفظ می‌شود اما در تلفظ کتابی âvardan شنیده می‌شود که درست مانند آن است «بردن» را bardan بخوانیم.

فعلفارسی باستانفارسی میانهفارسی معیارخوانش
بن
حال
بن
گذشته
بن
حال
بن
گذشته
بن
حال
بن
گذشته
بردنbarabərətabarburtbarbordbordan
آوردنâ-baraâ-bərətaâwarâwurtâvarâvordâvordan

چند نمونه از مشتقهای این فعل:

فعلمشتقها
آوردن (âvordan)برآورد (barâvord)
دست‌آورد (dastâvord)
ره‌آورد (rahâvord)

دگرگونی خوشه‌ی همخوان

هنگامی که واژه‌ای با واکه و سپس دو همخوان آغاز می‌گردد، آن واژه می‌تواند شکل دیگری نیز پیدا کند. بدین ترتیب که واکه‌ی آغازین حذف، پیوند میان دو همخوان، شکسته و واکه‌ای میانجی، میان دو همخوان قرار می‌گیرد.

چند نمونه:

صورت پیوستهصورت شکسته
aordan
افشردن
fešordan
فشردن
afsordan
افسردن
fesordan
فسردن
afzûdan
افزودن
fozûdan
فزودن
afrâz
افراز
farâz
فراز
afrûz
افروز
forûz
فروز

با بهره‌گیری از الگوی دگرگونی خوشه‌ی همخوان، می‌توان خوانش درست آن دسته از فعلها را که تا فارسی میانه خوشه‌ای بودند به دست آورد.

مصدر
(فارسی معیار)
بن گذشته و حال
(فارسی میانه)
صورت پیوسته
(فارسی معیار)
بن گذشته و حال
(فارسی معیار)
خروشیدنxrôst
xrôs
xrûšîd
xrûš
xorûšîd
xorûš
ستودنstûta
stây
stûd
stây
sotûd
satây
سرودنsrûta
srây
srûd
srây
sorûdan
sarây
شکفتنškuft
škôf
škoft
škûf
šekoft
šokûf
شمردنôšmurt
ôšmâr
šmord
šmâr
šemord
šamâr
شنودنašnût
ašnav
šnûd
šnav
šonûd
šanav
فروختنfrôxt
frôš
frûxt
frûš
forûxt
forûš

چند نمونه از مشتقهای فعلهای بالا:

مصدربن گذشته و حالمشتقها
سرودن
sorûdan
سرود — sorûd
سرا[ی] — sarâ[y]
سرود — sorûd
سروده — sorûde
ترانه‌سرا — tarânesarâ
سراینده — sarâyande
شکفتن
šekoftan
شکفت — šekoft
شکوف — šokûf
شکفته — šekofte
شکوفا — šokûfâ
شکوفه — šokûfe
شنودن
šonûdan
شنود — šonûd
شنو — šanav
شنود — šonûd
شنونده — šanavande
شنوا — šanavâ

هنگام خوانش فعلها، انتخاب واکه به قیاس از بن دیگر بسیار رایج است. برای نمونه، از آنجا که بن گذشته‌ و به تبع آن، مصدر فعل «شکفتن» با واکه‌ی e تلفظ می‌گردد (šekoft)، برخی از فارسی‌زبانان بن حال آن را نیز به جای šokûf به صورت šekûf تلفظ می‌کنند. در نتیجه، «شکوفا» را šekûfâ و «شکوفه» را šekûfe می‌خوانند که نادرست است. به عنوان نمونه‌ای دیگر، واژه‌ی «ترانه‌سرا» را به قیاس از واکه‌ی o در فعل «سرودن» (sorûdan)، به صورت tarânesorâ تلفظ می‌کنند در حالی که بن حال این فعل sarâ خوانده می‌شود.