پسوند «پذیر» به اسم میپیوندد و صفتی با معنای «دارای توانائیِ، قابلِ» برون میدهد.
اسم | برونداد |
---|---|
امکان | امکانپذیر |
انتقال | انتقالپذیر |
آسیب | آسیبپذیر |
باور | باورپذیر |
فنا | فناپذیر |
جنبش | جنبشپذیر |
انعطاف | انعطافپذیر |
به جای عبارتهایی که با «قابل» ساخته شدهاند میتوان، و بهتر است، پسوند «پذیر» را به کار برد. نخستین برتری آن است که از عبارتی چندواژهای به یک واژه میرسیم. برای نمونه، عبارت «قابلِ انتقال» در برابر واژهی «انتقالپذیر». دومین برتری این است که واژهی برآمده از پسوند «پذیر» میتواند پسوند و پیشوندهای دیگری بگیرد و واژههای بیشتری پدید آورد: با پسوند کردن «ی» به «انتقالپذیری» میرسیم. در اصطلاح، این شیوهی واژهسازی «زایا» است. عبارت «قابلِ انتقال» در اصطلاح «نازا» است و توانایی گسترشپذیری ندارد. در نتیجه، باید «قابل» را به «قابلیت» تغییر داد تا بتوان مفهومی تازه ساخت: «قابلیتِ انتقال» که باز هم یک عبارت است و نه یک واژه. به همین سان، برای به دست آوردن معنای وارون کافی است «پذیر» را به «ناپذیر» تغییر دهیم: «انتقالناپذیر» و «انتقالناپذیری». در سوی دیگر، برای بیان همین مفهوم باید به عبارتهای «غیر قابل انتقال» و «عدم قابلیت انتقال» روی آوریم که به روشنی نشان میدهد اقتباسهای بیرویه از زبان عربی میتواند تا چه اندازه زبان را از اصل خود دور ساخته و توان بومی آن را عقیم کند. عبارتهای «قابل …»، «قابلیت …»، «غیر قابل …» و «عدم قابلیت …» با شیوهی بومی واژهسازی در زبان فارسی که بر بنیان وندها است همخوانی ندارد و به زایایی زبان آسیب میزند.
واژهگیری بیشتر
اسم
با پسوند «ی» (î) میتوان از بروندادهای «پذیر» اسم گرفت.
پایه | اسم |
---|---|
آسیبپذیر | آسیبپذیری |
فعل
با فعلهایی چون «کردن» و «شدن» میتوان از بروندادهای «پذیر» فعل گرفت.
پایه | فعل |
---|---|
آسیبپذیر | آسیبپذیر کردن، آسیبپذیر شدن |